به گزارش مشرق، انتخاب شعار سال «حمایت از کالای ایرانی» از سوی مقام معظم رهبری که نشانگر اهمیت حمایت از تولیدات ملی است، به عقیده کارشناسان از جمله شعارهایی است که تحقق آن در گرو همراهی آحاد جامعه است؛ شعاری محوری که اجرایی شدن آن نه از قشر نخبه بلکه از درون خانوادهها و با تصمیم مستقیم یکایک ایرانیان انجام شدنی است. در این میان آنچه بیش از همه میتواند روی تصمیم خانوادههای ایرانی برای حمایت از کالای ایرانی مؤثر باشد، رسانه است. رسانه به معنای عام آن از کانالهای شبکههای اجتماعی گرفته تا رسانه ملی که در دسترسترین رسانههاست، همگی میتوانند روی تصمیمگیری یک خانواده ایرانی برای خرید کالای ایرانی تأثیر بگذارند. نقش به عنوان رسانهای همگانی، رایگان و البته پرنفوذ بیش از هر رسانه دیگری باید در زمینه تشویق ایرانیها به خرید کالای ایرانی دیده شود.
بیشتر بخوانید:
رئیس سازمان صداوسیما در دیدار اخیرش با کارکنان این سازمان از عزم جدی رسانه ملی برای تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی خبر داده است اما لزوم به ثمر نشستن این عزم چیست؟ صداوسیما پیش از نوروز، شبکه ایران کالا را برای معرفی کالای ایرانی راه اندازی کرد؛ شبکهای که بعد از بیش از یک سال فعالیت آزمایشی کار خود را رسمی کرد. این شبکه امسال فرصت طلایی برای خدمت به تحقق شعار سال دارد، ولی مشکل این است که صداوسیما نتوانست در طول فعالیت آزمایشی شبکه «ایران کالا» برای آن مخاطب جذب کند. متأسفانه هنوز این شبکه در میان مخاطبان تلویزیون شناخته شده نیست. آنچه باعث میشود ایران کالا دیده شود، ساخت برنامههایی متناسب با ذائقه مردم است، همانطور که «نسیم» توانست و موفق شد برای خود در میان شبکههای پربیننده تلویزیونی جایگاه خوبی پیدا کند، ایران کالا نیز باید به سمت تولید برنامه برود.
برنامههای برند تلویزیون پیشگام حمایت از کالای ایرانی
علاوه بر «ایران کالا» دیگر شبکههای تلویزیونی هم نقش محوری در ترغیب بینندگان به خرید و حمایت از کالای ایرانی دارند. همان طور که برنامه تلویزیونی 90، میتواند چند میلیون نفر را تا پاسی از شب بیدار نگه دارد و آنها را مجاب کند تا برای مشخص شدن میزان طرفداران تیم محبوبشان به این برنامه پیامک بزنند، میشود از ظرفیت برنامههای برند تلویزیون برای تشویق خرید کالای ایرانی استقبال کرد. چطور وقتی مهران مدیری در برنامه دورهمی از بینندگان میخواهد برای شرکت در قرعه کشی اتومبیل BMW پیامک بزنند، از این کار استقبال میشود، میتوان با ارائه محصول خوب ایرانی به عنوان جایزه قرعه کشی این گونه برنامه ها، بینندهها را تشویق و ترغیب کرد برای به دست آوردن یک کالای برند ایرانی با هم به رقابت بپردازند.
زنان خانهدار مخاطب هدف معرفی کالای ایرانی
زنان خانه دار که لیست خرید خانه را تهیه میکنند، مخاطبان اصلی بیش از نیمی از برنامههای تلویزیونی هستند. از برنامههای صبحگاهی گرفته تا برنامههای خانواده محور که از شبکههای سراسری پخش میشوند. در این برنامهها انواع پیشنهادهای خرید به خانمهای ایرانی ارائه میشود.
از محصولات آرایشی و بهداشتی گرفته تا مواد خوراکی و لوازم آشپزخانه، حتی کارشناسان مدعو به این دست برنامهها به طور مستقیم و غیر مستقیم پیشنهاد هایی را برای خرید ارائه میکنند که جنبه رپرتاژ آگهی برای برندهای خاصی را ایفا میکند. صداوسیما به راحتی میتواند برنامههای اسپانسردار خودش را با هدف تبلیغ کالای ایرانی در اختیار تولیدکنندگان معتبری قرار دهد که کالای تولیدشان از نظر کیفیت ساخت با نمونههای خارجی رقابت میکند.
رسانه ملی و فرهنگسازی خرید کالای ایرانی
اگر از بحث تبلیغ و آگهی که نقش پوسته و لایه بیرونی حمایت از کالای ایرانی در رسانه ملی را بازی میکند عبور کنیم، به مبحث مهم و سرنوشت ساز «فرهنگ سازی» برمیخوریم. صداوسیما نشان داده میتواند به خوبی تکیهکلام و سبک زندگی را تشویق کند. همین روزهای ابتدای سال پخش تیزر فیلم سینمایی«به وقت شام» باعث شده تا دیالوگ «چطوری ایرانی؟!» به عنوان تکیهکلام در میان ایرانیها رد و بدل شود یا حتی دیالوگهای سریال پایتخت مثل «ای خِدا» که بهتاش فریبا سر زبانها انداخته و انواع و امثال بذله گوییهای «نقی معمولی» و «ارسطو عامل» که بینندههای تلویزیون برای شوخی از آن استفاده میکنند. چرا این ظرفیت در راه فرهنگسازی استفاده از کالای ایرانی استفاده نشود؟ چرا هنوز در فیلمهای ایرانی برای نشان دادن انسانهای متمول صرفاً کسانی به تصویر کشیده میشوند که منازلشان را با انواع و اقسام کالاهای خارجی پر کردهاند و برای نشان دادن تمایزشان با بقیه روی سفرهای خارجی کاراکترهای متمول پافشاری میشود؟! برای چه نباید یک فرد موفق و حتی ثروتمند ایرانی را در سریالهای تلویزیونی ایرانی ببینیم که خانهاش را با کالای ایرانی به روز نگه داشته است؟! چرا هیچ ایرانی موفقی در امر کارآفرینی به عنوان نقش اصلی سریالها نشان داده نشده است و به جای آن شاهد این هستیم که هر کس که خواسته در یک سریال ایرانی کار تولیدی انجام دهد، شکست خورده است؟ نمونه متأخر این نوع نگاه را در سریال «هست و نیست» مشاهده کردیم. مجموعههای نمایشی تلویزیون که خود بخشی از تولید کالای ایرانی هستند، وظیفه دارند همان طور که سعی میکنند اقتدار نیروهای انتظامی و امنیتی را به تصویر بکشند، کیفیت کالایهای خوب ایرانی را هم به نمایش بگذارند.
تلویزیون؛ ویترین معرفی کالای ایرانی
ما نیاز داریم در بخشهای خبری و تحلیل خبر تلویزیون با برندهای موفق ایرانی آشنا شویم و اگر یک تولید کننده ایرانی به حق ایرانیان در استفاده از کالای ایرانی مرغوب و بادوام احترام نمیگذارد، در اخبار معرفی و مؤاخذه شود! چرا بحث بیکیفیت بودن برخی از محصولات ساخت ایران در همین رسانه ملی به طور جد دنبال نمیشود؟ مردم وقتی ببینند صداوسیما حرف دل آنها را در نقد کالاهای نامرغوب تولید داخل میزند، قطعاً در زمان تشویق آنها برای تهیه کالای مرغوب ایرانی نیز با رسانه ملی همراهی میکنند. وقتی صداوسیما به ویترینی برای نمایش کالاهای ایرانی تبدیل شود، هر کدام از ایرانیان حق انتخاب دارند تا از میان پیشنهادهای ارائه شده، بهترین کالا را خریداری کنند و این موضوع خودش به ایجاد حس رقابت برای افزایش کیفیت تولیدات ایرانی کمک میکند. زمانی که یک تولید کننده ایرانی ببیند محصول خوبی که تولید کرده در رسانه ملی به مردم معرفی میشود، تلاش خود را برای تولید محصولات با کیفیت دیگر نیز افزایش میدهد. تلویزیون این فرصت را دارد تا پیشاپیش سایر رسانهها پرچم حمایت از کالای ایرانی را در دست بگیرد، به شرط آنکه باور این مسئله از سطح مدیران سازمان به میان برنامه ریزان و برنامه سازان صداوسیما تسری پیدا کند و این سازمان یک ید واحده برای حمایت از کالای ایرانی شود.
منبع: روزنامه جوان